کمی دیرتر رسیدن یعنی هرگز نرسیدن!

تمام آدم‌های جامعه امروز را می‌توان در آینه یکی از شخصیت‌های داستان «نامیرا» یافت؛ داستانی که نشان داد در مسیر حق بودن با تردید نمی‌شود؛ کوچک‌ترین تردیدی ممکن است ضربه‌های جبران ناپذیری به خودت، دیگران، راه و هدفت بزند.

 

اول بار اسم کتاب «نامیرا» را در بخش معرفی کتاب «خامنه‌ای.آی‌ آر» دیدم.

یه کتاب، روایتی ست داستانی از وقایع کوفه؛ کوفه‌ای که زمینه ساز واقعه عاشورا شد.

نویسنده با مهارت تمام قصه پردازی کرده و از لابه لای گفت‌و‌گوها، داستان را پیش می‌برد؛ شخصیت‌های داستان، کسانی هستند که غالباً اسمشان را در تاریخ شنیده بودم و البته بعضی هم ناآشنا بودند برایم.

عبدالله بن عمیر کلبی: شخصیت محوری داستان که زیاد برایم آشنا نبود و برعکس کسانی مثل هانی بن عروه، انس بن حارث، مختار، سلیمان صرد خزائی و شریح قاضی برایم قابل پیش بینی و پیش داوری نبود؛ اما از همان ابتدا علی‌رغم موضع‌گیری‌های خاصش، تحسین و احترام من را با خودش همراه کرد.

مبارزی انقلابی که سال‌های طولانی از عمرش را با مشرکان و کفار برای اعتلای کلمه توحید جنگیده بود؛ کسی که همیشه ادای تکلیف و رضایت خدا و پیغمبرش، برایش حرف اول را می‌زد و زمانی که حجت برایش تمام می‌شد که کاری درست است با قوت و اطمینان در آن کار می‌کوشید و به سرانجام می‌رساند.

همین حساسیت و دقت او در انجام تکلیف او را درباب «شناخت تکلیف» دچار سردرگمی و حیرت کرده بود؛ ترس از اینکه نکند اشتباه کند و خطا برود مدام او را به استمداد از خداوند وا می‌داشت؛ علی و آل علی را خوب می‌شناخت و همین طور بنی‌امیه را.

حقانیت حسین (ع) برای خلافت مسلمین را هم به خوبی می‌دانست؛ اما تمام نگرانی‌اش این بود که مبادا بین مسلمین تفرقه بیفتد و جنگ و ناامنی در داخل مرزهای بلاد مسلمین، مشرکان را به طمع اندازد و درصدد سلطه بر این جماعت متفرق برآیند.

از همین رو از ابتدا به نامه‌هایی که کوفیان برای امام حسین (ع) فرستادند اعتراض کرد و سخت معتقد بود که امام دعوت آنها را نمی‌پذیرد چون این کار یعنی خروج بر خلیفه مسلمین و در نتیجه اختلاف و هرج و مرج.

و زمانی که از ورود مسلم بن عقیل به کوفه و قصد امام (ع) با خبر شد، شک و تردید و دو دلی همه وجود محکم و پرصلابتش را گرفت اما کفه سنگین مواضعش به سمت دفاع از یزید و حفظ حکومت او بود، به قول مسلم بن عقیل، او «روی مرز باطل» ایستاده بود.

چاره کار او فقط دیدن قیس بن مسهر صیداوی بود که در راه کوفه او را ببیند و پاسخ همه تردیدها و سوالات و شبهاتش را بدهد... عبدلله سرانجام طی دوره‌ای بحرانی و برزخ میان حق و باطل، خود را به قافله بر حق عاشوراییان کربلا رساند...

یافتن "قدر" مستلزم تفکر است

شب قدر شب شناخت انسان کامل است اینکه انسان تبلور نور قرآن را در وجود او مشاهده می کند و در آینه او گم شده خویش را بلکه خویش را خواهد یافت؛ همه چیز برای آن است که در سایه شناخت قدرِ لیلة القدر ،بنده قدر خود را دریابد و قرآن را با پیامبر قرآن و امر را با صاحب الامر و لذت انسان بودن را در طریق عبودیت درک کند که سعادت در گرو بندگی خداست.

غول‌های آهنین هم از این فرماندهٔ شجاع ارتش جا ماندند

منفرد نیاکی شهیدی از تبار آزادمردان
شهید سرلشکر منفرد نیاکی در تاریخ ۱۳۶۴.۵.۶ به عنوان ناظر آموزش در رزمایش لشکر 58 تکاور ذوالفقار که در شرایط واقعی جنگ اجرا شد، شرکت کرد و تقدیر بر آن بود که پس از ۳۳ سال خدمت در میدان آموزش و تمرین نظامی به درجه رفیع شهادت نائل آید.
، مسعود منفرد نیاکی متولد ۱۳۰۸ معروف  به  امیر سرلشکر منفرد نیاکی جانشین رئیس اداره سوم(عملیات) ارتش جمهوری اسلامی ایران و فرمانده لشکر ۹۲ زرهی در زمان جنگ ایران و عراق بود. او در سال ۱۳۳۱ وارد دانشکده افسری شد و در سال ۱۳۵۵ به درجه سرهنگی رسید و در زمان جنگ ایران و عراق در عملیات‌های مهمی همچون طریق‌القدس، فتح‌المبین، بیت المقدس، تنک چزابه، والفجر و رمضان در مسئولیت‌های فرماندهی حضور داشته و بعد از شهید صیاد شیرازی نقش پر رنگی در ارتش ایران ایفا کرد؛  
 
خاطرات شهید منفرد نیاکی به روایت همرزمان و دوستانش:
 
اولین ملاقات
 
سال 60 تازه از لشکر 88 به لشکر 92 زرهی اهواز منتقل و فرماندهی آن یگان را به عهده گرفت. اولین ملاقات من با ایشان در ارتفاعات الله‌اکبر بود.
 
مرا که دید، لبخندی زد و گفت: چرا این قدر کوچولو و ضعیف هستی؟ دوستانت در مورد تو افسانه‌ها ساخته‌اند. انتظار داشتم وقتی با فردی به نام نبی‌ کریمی روبرو شدم، در مقابلم یک فرد تنومند و قوی هیکل ببینم! حالا بگو ببینم چگونه در رمل‌های میش داغ گرفتار شدی و چگونه نجات پیدا کردی؟
 
وقتی این جملات را از ایشان شنیدم، متوجه شدم که ایشان قبل از آنکه به یگان ما بیایند، اطلاعات کاملی از یگان تحت امر خود کسب کرده و با آگاهی کامل به بازدید آمده اند.(امیر نبی کریمی)
 

فراموشی سیاسی نگرفته‌ایم/احمدی‌نژاد فرزند انقلاب است

احمدی‌نژاد بسیاری از آرمان‌ها و شعارهای اصلی انقلاب را که حسرت تحقق آن به دل انقلابیون و امت حزب‌الله مانده بود را زنده و در راه احیای آن بی‌وقفه تلاش کرد، او فرزند انقلاب است و هیچ‌گاه نباید او را از انقلاب جدا کرد.

خبرگزاری فارس: فراموشی سیاسی نگرفته‌ایم/احمدی‌نژاد فرزند انقلاب است

: توفیقات نظام اسلامی در مدت بیش از 3 دهه از حیات و زیست خود چنان بارز و مشهود است که کتمان آن توسط هر شخص و گروهی اساساً انکار روشنایی و منطق و خلاف مشی اهل خرد و عقلاست.

انقلاب اسلامی از آن حیث که در مقام نظر و عمل داعیه‌دار تحول و دگرگونی ذهن و دل بدنه اجتماعی مردم به سمت قرب الهی بود، توانست بر همین مبنا مدل جدیدی از حکومت داری و اداره جامعه در محضر جهانیان و مستکبران به نمایش بگذارد.

دیلی‌تلگراف: غرب باید برای پیروزی اسد آماده شود

خبرگزاری فارس: دیلی‌تلگراف: غرب باید برای پیروزی اسد آماده شود

روزنامه «دیلی‌تلگراف» در یادداشتی به قلم «کان کافلین» با اشاره به پیروزی‌های اخیر ارتش سوریه، نوشته است غرب باید خود را برای پیروزی نهایی «بشار اسد» آماده کند.

کافلین در این یادداشت می‌نویسد: گزارش اخیر مبنی بر اینکه صدها نفر از مخالفان سلاح خود را بر زمین گذاشته و در حال پذیرش امان‌نامه دولت سوریه هستند، شاهدی است بر آنچه که من ماه‌ها است که بر آن تصریح کرده‌ام: رئیس‌جمهور اسد در حال پیروز شدن در جنگ خشونت‌بار سوریه است. 

«کان کافلین» کارشناس روزنامه «دیلی‌تلگراف» می‌گوید کشورهای غربی باید خود را برای پیروزی نظام سوریه آماده کنند. او می‌گوید این پیروزی تنها شکست مخالفان سوریه نیست، بلکه شکستی برای کشورهای غربی و پیروزی برای ایران و روسیه است.